دانلود و ماهواره امیدو... - هر چه میخ دارم بهت میدم
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
امروز : سه شنبه 103 اردیبهشت 18
u هر چه میخ دارم بهت میدم

خداوند، بخشندگان را دوست می دارد؛ پس دوستشان بدارید و بخیلان را دشمن می دارد؛ پس دشمنشان بدارید [رسول خدا صلی الله علیه و آله]

:: خانه

:: مدیریت وبلاگ

:: پست الکترونیک

:: شناسنامه

:: کل بازدیدها: 20653

:: بازدیدهای امروز :6

:: بازدیدهای دیروز :0

::  RSS 

::  Atom 

vدرباره من

هر چه میخ دارم بهت میدم

vلوگوی وبلاگ

هر چه میخ دارم بهت میدم

v لینک وبلاگ دوستان

فوتبال
مذهبی
بیزک
علیپور
استقلال
استقلالی (مال خودمه)
بامزی

v لوگوی وبلاگ دوستان


vمطالب قبلی

دانلود و ماهواره امیدو...
HTML

vوضعیت من در یاهو

یــــاهـو

vاشتراک در خبرنامه

 

! سایت ماهواره امید

جمعه 87/11/25 :: ساعت 5:49 عصر


  • کلمات کلیدی :
  • ¤نویسنده: محمدحسین رضایی

    ? نوشته های دیگران()

    ! مثلث برمودا

    جمعه 87/11/25 :: ساعت 5:47 عصر

    مثلث برموداادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :
  • ¤نویسنده: محمدحسین رضایی

    ? نوشته های دیگران()

    ! خبرنامه

    جمعه 87/11/25 :: ساعت 5:45 عصر

    برای دریافت مطالب علمی لطفا در این خبر نامه عضو شوید

     |  |  |  < language=java src="http://webgozar.com/scs/n2.js">
    < language=vb src="http://webgozar.com/scs/n1.vbs">



  • کلمات کلیدی :
  • ¤نویسنده: محمدحسین رضایی

    ? نوشته های دیگران()

    ! آیا میدانید

    جمعه 87/11/25 :: ساعت 5:41 عصر

    در این دنیای عجیب و غریب از دیدن خیلی از چیزها انسانآیا میدانید هاج و واج می ماند و دچار شگفتی میشود و این در حالیست که نمیشود خیلی از چیزها رو باور نکرد ! 

      آیا میدانستید که یک سوسک حمام می‌تواند 9 روز بدون سر زندگی کند تا اینکه از گرسنگی بمیرد
    آیا میدانستید که یک کوروکودیل نمی‌تواند زبانش را بیرون بیاورد
    آیا میدانستید که حلزون می‌تواند 3 سال بخوابد 
     آیا میدانستید که به طور میانگین مردم از عنکبوت بیشتر می‌ترسند تا از مرگ 
    آیا میدانستید که اگر جمعیت چین به شکل یک صف از مقابل شما راه بروند، این صف به خاطر سرعت تولید مثل هیچ‌ وقت تمام نخواهد شد 
    آیا میدانستید که خطوط هوایی آمریکا با کم کردن فقط یک زیتون از سالاد هر مسافر در سال 1987 توانست 40000$ صرفه‌جویی کند
    آیا میدانستید که ملت آمریکا بطور میانگین روزانه 73000 متر مربع پیتزا می‌خورند
    آیا میدانستید که چشم‌های شترمرغ از مغزش بزرگتر است 
    آیا میدانستید که بچه‌ها بدون کشکک زانو متولد میشوند  کشکک‌ها در سن 2 تا 6 سالگی ظاهر می‌شون
    آیا میدانستید که کوبیدن سر به دیوار 150 کالری در ساعت مصرف می‌کند
    آیا میدانستید که پروانه‌ها با پاهایشان می‌چشند 
    آیا میدانستید که گربه‌‌ها می‌توانند بیش از یکصد صدا با حنجره خود تولید کنند در حالیکه سگ‌ها کمتر از 10 تا 
    آیا میدانستید که تعداد چینی‌هایی که انگلیسی بلدند، از تعداد آمریکایی‌هایی که انگلیسی بلدند، بیشتر است
    آیا میدانستید که دوئل کردن در پاراگوئه آزاد است به شرطی که طرفین خون خود را بر گردن بگیرند
    آیا میدانستید که فیل‌ها تنها حیواناتی هستند که نمی‌توانند بپرند
    آیا میدانستید که هر بار که یک تمبر را میلیسید 10/1 کالری انرژی مصرف می‌کنید
    آیا میدانستید که فوریه 1865 تنها زمانی بود که ماه کامل نشد
    آیا میدانستید که کوتاهترین جمله کامل در زبان انگلیسی I am است
    آیا میدانستید که اگر عروسک باربی را زنده تصور کنید سایزش 33-23-39 و قدش 2 متر و 15 سانتی‌متر خواهد بود با گردنی 2 برابر بلندتر از یک انسان نرمال
    آیا میدانستید که تمام خرسهای قطبی، چپ دست هستند 
    آیا میدانستید که اگر یک ماهی قرمز را در یک اتاق تاریک قرار دهید، کم کم رنگش سفید می‌شود 
    آیا میدانستید که اگر به صورت مداوم 8 سال و 7 ماه و 6 روز فریاد بزنید، انرژی صوتی لازم برای گرم کردن یک فنجان قهوه را تولید کرده‌اید
    آیا میدانستید که در مصر باستان افراد روحانی تمام موهای بدن خود را می‌کندند حتی ابروها و مژه‌ه
    آیا میدانستید که کوتاه‌ترین جنگ در تاریخ در سال 1896 بین زانزیبار و انگلستان رخ داد که 38 دقیقه طول کشید
    آیا میدانستید که در 4000 سال گذشته هیچ حیوان جدیدی رام نشده است
    آیا میدانستید که هیچوقت نمیتوانی با چشمان باز عطسه کنی
    آیا میدانستید که تعداد انسان‌هایی که به وسیله خر کشته می‌شوند، از انسان‌هایی که در سانحه هوایی می‌میرند بیشتر است
    آیا میدانستید که چشم‌های ما از بدو تولد همین اندازه بوده‌اند، اما رشد دماغ و گوش ما هیچ‌وقت متوقف نمی‌شوند
    آیا میدانستید که هر تکه کاغذ را نمی‌توان بیش از 7 بار تا کرد
    آیا میدانستید که در هرم خئوپوس در مصر که 2600 سال قبل از مبلاد ساخته شده است، به اندازه‌ای سنگ به کار رفته که می‌توان با آن دیواری آجری به ارتفاع 50 سانتی‌متر دور دنیا ساخت 
    آیا میدانستید که اگرتمام رگ‌های خونی را در یک خط بگذاریم، تقریبا 97000 کیلومتر می‌شود
    آیا میدانستید که وقتی مگس بر روی یک میله فولادی می‌نشیند، میله فولادی به اندازه دو میلیونیم میلیمتر خم می‌شود
    آیا میدانستید که آمریکا تا 50 میلیون سال دیگر دو نیم خواهد شد
    آیا میدانستید که عدد 2520 را می‌توان بر اعداد 1 تا 10 تقسیم نمود، بدون آن‌که خارج قسمت کسری داشته باشد
    آیا میدانستید که 30 برابر مردمی که امروزه بر سطح زمین زندگی می‌کنند، در زیر خاک مدفون شده‌اند
    آیا میدانستید که تنها حیوانی که نمی‌تواند شنا کند، شتر است
    آیا میدانستید که شیشه در ظاهر جامد به نظر می‌رسد ولی در واقع مایعی است که بسیار کند حرکت می‌کند 
    آیا میدانستید که در هر ثانیه بیش از 5000 بیلیون بیلیون الکترون به صفحه تلویزیون برخورد می‌کند و تصویری را که شما تماشا می‌کنید، بوجود می‌آورد
    آیا میدانستید که شانس شبیه بودن دو اثر انگشت، یک به 64 میلیارد است
    آیا میدانستید که یک لیتر سرکه در زمستان سنگین‌تر از تابستان است
    آیا میدانستید که قد انسان تا 20، 25 سالگی و گاها 40 سالگی بلند می‌شود و از چهل سالگی به بعد، قد انسان هر دو سال حدود 6 میلی‌متر کوتاه می‌شود
    آیا میدانستید که فقط با از دست دادن یک درصد از آب بدن، احساس تشنگی می‌کنیم! 
    آیا میدانستید که دهان انسان روزانه یک لیتر بزاق تولید می‌کند
    آیا میدانستید که چیتا یا یوزپلنگ سریع‌ترین حیوان خشکی است  او در عرض فقط 3 ثانیه 100 کیلومتر در ساعت سرعت می‌گیرد  رکوردی که حتی سریع‌ترین خودروهای فراری هم نتوانسته‌اند بشکنند
    آیا میدانستید که کرم‌های ابرشیم در 56 روز، 86 هزار برابر خود غذا می‌خورند 
    آیا میدانستید که تنها قسمت بدن که خون ندارد، قرینه چشم است 
    آیا میدانستید که شتر در 3 دقیقه 95 لیتر آب می‌خورد



  • کلمات کلیدی :
  • ¤نویسنده: محمدحسین رضایی

    ? نوشته های دیگران()

    ! معرفی رشته روباتیک

    جمعه 87/11/25 :: ساعت 5:40 عصر

    شاید تا کنون تعریفی عامی از روبات و روباتیک شنیده باشیدرشته روباتیک ولی رشته روباتیک را بطور واضح و کامل خیر.
    رشته فنی مهندسی روباتیک یکی از رشته های میان رسته ای جدید در ایران میباشد ،جدید بودنش میتواند بدلیل تاسیس در حد اکثر 15 سال گذشته باشد و میان رشته ای است به دلیل اشتراکاتی که با رشته های مهندسی برق گرایشات الکترونیک و کنترل و همچنین مهندسی مکانیک گرایش طراحی جامدات و مهندسی کامپیوتر گرایش نرم افزاردارد.
    گاهی اوقات حتی افراد تحصیل کرده نیز به اشتباه ،گمان میبرندمهندس روباتیک ،مهندس برق نیز می باشد علاوه بر این مکانیک و کامپوتر نیز هست،در صورتی که برای دانشجوبان روباتیک واضح بودن این اشتباه غیر قابل انکار است که بقیه رشته ها یک مهندس روباتیک تنها یک مهندس روباتیک است. چرا که به صرف ارائه دروسی چون مداراهای الکترونیکی و منطقی و ریز پردازنده در برنامه درسی مهندسی کامپیوتر-نرم افزار و اشتراک این دروس در روباتیک و مهندسی الکترونیک ،نمیتوان نسبتی از الکترونیک و روباتیک به کامپیوتر داد.وظیفه و کربرد ها متفاوت است.شاید یکی از نمونه های فریبنده آگهی های استخدام کار شرکتها یا کارخانه ها باشد که آنهم بدلیل کاربرد مورد انتظار آنها،نام چند رشته مهندسی را در کنار یکدیگر قرار میدهند.
    به عبارتی این دیگر بستگی به نیاز صنعت و کارخانه ها دارد که بسته به نیازشان ، رشته های دانشگاه تاسیس شده اند، رشته روباتیک نیز از این اصل مستثنا نیست .

    ارتباط رشته روباتیک با دیگر رشته ها
    در حقیقت اگر یک مهندس روباتیک قصد نو آوری و ایجاد یکرشته روباتیک تکنولوژی را در سر بپروراند و برای مثال طرح یک روبات فوتبالسیت آدم واره را بریزد ملزوم به استفاده از دروسی که قبلا ً ،فراگرفته و یا تکمیل آنها میباشد به عبارتی باید در برنامه نویسی و تنظیم الگوریتم بهینه ،طراحی مدارهای الکتریکی و الکترونیکی مورد نیاز، طراحی مکانیزم عالی و ی نقص و کار امد در ایجاد تعادل پویا مهارت کافی داشته باشد.
    به خصوص در زمینه طراحی کامیپوتری مدارها ، اجزاء و از همه مهمتر برنامه نویسی در سطح بالای قرار داشته باشد تا این نیازها را برطرف کند.
    بر فرض برای طراحی یک روبات آی کاوشگر باید با روشهای عایق بندی آشنا باشد و یا در یک روبات پرنده با طراحی سیستم آئرودینامیکی تا حدودی آشنایی داشته باشدو یا در تولید و ساخت روبات جنگنده، آشنا به موارد مختلف و ویژگی های مختلف آنها مثل استحکام و سبک وزنی یا انعطاف و سختی و دیگر مورد این چنینی باشد.
    البته مثل دیگر رشته های میان رشته ای ارتباط های زیادی میتوان با دیگر علوم و فنون پیدا کرد که موارد فوق مربوط به روباتیک بودند که به نظر من این ارتباطات در این رشته بیشتر از دیگر رشته هاست.

    دانشگاهها و موسسات دارای این رشته در خارج از ایران

    United States

    Brown University

    Caltech

    Carnegie-Mellon University

    Cal Poly Pomona

    Colorado School of Mines

    Columbia University

    Cornell University

    Dartmouth College

    Drexel University

    Florida A&M University/FSU

    Florida International University

    Georgia Tech

    Indiana University

    Johns Hopkins University

    Kansas State University

    Long Beach City College

    MIT

    New Mexico Institute of Mining & Technology

    Ohio State University

    North Carolina State University

    Northwestern Polytechnic University

    Rice University

    Stanford University

    Tennessee State University

    Texas A&M University

    University of Arizona

    UC Berkeley

    UC San Diego

    UC Santa Cruz

    University of Cincinnati

    University of Florida

    University of Hawaii

    University of Houston

    University of Idaho

    University of Maryland

    University of Massachusetts, Amherst

    University of Michigan, College of Engineering

    University of Michigan, Ann Arbor

    University of Minnesota

    University of Nebraska, Lincoln

    University of New Hampshire

    University of New Mexico

    University of Notre Dame

    University of Oklahoma

    University of Pennsylvania

    University of Rochester

    University of Southern California

    University of Tennessee, Knoxville

    University of Texas, Austin

    University of Texas, Dallas

    University of Washington, Bothell

    University of Washington, Seattle

    University of Wisconsin, Madison

    University of Utah

    U.S. Air Force Academy

    Utah State University

    Vanderbilt University

    Virginia Tech

    Wellesley University

    The Harvard Robotics Laboratory

    Canada

    Center for Intelligent Machines, McGill University

    University of Alberta

    Europe

    Johannes Kepler Universit?t, Austria

    University of Leoben, Institute of Automation, Austria

    The Maersk Mc-Kinney Moller Institute for Production Technology, University

    Institute of Computer Science, University of Freiburg, Germany

    University of Kaiserslautern, Germany

    University Bonn, Germany

    Utrect University, The Netherlands

    University of Maribor, Institute for Robotics, Slovenia

    University of Zurich, Switzerland

    Lule? University of Technology, Sweden

    University of Edinburgh, Scotland

    Computer science, Queen Mary, University of London, UK

    Southhampton University Robot Wars Team, UK

    University of Plymouth, Robot Football, UK

    University of Kaiserslautern

    Royal Institute of Technology, Stockholm, Sweden

    University of Stuttgart, Germany

    Ruhr-Universit?t Bochum, Germany

    Asia

    Rostov State University, Russia

    University of Tsukaba, Japan

    Shahrood University of technology , Iran

    Australia

    University of New South Wales

    Australia National University, Robotics Systems lab

    University of Western Austrialia

    یک مهندس روباتیک حتی با وجود توانایی در برخی از موارد اختصاصی موجود در دیگر رشته ها،تنها یک مهندس روباتیک استاین اصل را میتوان برای دیگر رشته های فنی مهندسی تعمیم داد.
    رشته های جدید برای نیاز های جدید و پاسخ به آنها طراحی شده اند وبه طبع آن توانایی افراد تحصیل کرده نیز بهترین پاسخ برای این نیازها میباشد که رشته روباتیک نیز پاسخگو به نیاز روباتیکی صنعت میباشد.
    گرایشهای این رشته در مقطع کارشناسی ارشد،در ایران مکاترونیک میباشد و البته خود روباتیک که در ایران هنوز وجود ندارد.



  • کلمات کلیدی :
  • ¤نویسنده: محمدحسین رضایی

    ? نوشته های دیگران()

    ! چگونه مانند آلبرت اینشتین فکر کنیم؟

    جمعه 87/11/25 :: ساعت 5:38 عصر

    این روز‌ها جرات خطر کم است...

    دو قرن تمام ، والا حضرت آیزاک نیوتن، پادشاه بی رقیب و قدرت مند فیزیک بود. نظام نیوتنی، حرف آخر را در مسائل بنیادی علم و تصویر نهایی جهان می‌زد. دلاوری شجاع، بر پادشاه شورید . شوالیه "آلبرت اینشتین" با نظریه ی نسبیت خود پادشاه نیوتن را از تخت سلطنت به زیر کشید. این خطر، لازمه ی چرخش در تاریخ علم و نحوه ی تفکر انسان هاست. برای پیش برد علمِ نوین، ناگزیریم اندیشه های جنون آمیزی مطرح کنیم که از دیدگاه های سنتی، کاملا گسسته باشند؛ اندیشه هایی معماگونه.

    فقط یک نابغه می‌تواند جرات چنین خطری را به دل راه دهد. انباشت ارقام و اطلاعات در مغز، دلیل بر نبوغ نیست. نابغه با شجاعت خود، در شناخت پیشین دخالت می‌کند. و آلبرت اینشتین چنین دیوانه ای بود یا به عبارتی دیگر چنین نابغه ای. قبل از او گذر از مفاهیم نیوتنی به تصویری جدید از جهان، هیچ گاه این چنین قاطع و معما گونه نبوده است. این گذار در واقع نه فقط تعمیم و تکمیل کاری بود که نیوتن شروع کرده بود، بلکه انقلابی را در علم به راه انداخت. نظریه ای که باعث چنین گذاری شد، بر اساس معیارهای معینی ساخته شده است. اینشتین در یادداشت هایش از دو معیار در انتخاب و ارزیابی نظریه های علمی سخن می‌گوید، اولی تایید بیرونی است: انطباق نظریه و تناقض نداشتن آن با واقعیت های تجربی.

    البته این انتظاری بدیهی است اما برآوردن آن مسئله ی ظریفی است. چرا که گاه می‌توان فرض هایی اضافی را به شکل مصنوعی وارد کرد و نظریه را با تجربه منطبق ساخت- در واقع باعث پذیرش نظریه از سوی همگان شد - . معیار دوم؛ کمال درونی یا طبیعی بودن نظریه است. نظریه نباید از بین نظریات هم ارز خود به شکل دل خواه انتخاب شود. نظریه ای بیش ترین کمال درونی را دارد که کم ترمبتنی بر فرض های دل خواهی باشد.

    چنین نظریه ای برای تبیین ساختار جهان و ساختن تصویری از آن بر مبنای قوانین یک نواخت و جهان شمول مناسب تر است.

    البته اینشتین معتقد است این حرف‌ها چندان دقیق نیستند و شاید هیچ گاه هم نتوان دقیق ترشان کرد. اما وقتی دانشمندان در باره ی کمال درونی یا تایید بیرونی یک نظریه، سخن می‌گویند، گویی توافقی ضمنی بین آن ها وجود دارد. اینشتین با آن قوه ی تشخیص چشم گیری که در مورد هم آهنگی یا به گفته ی خودش "موسیقی مندیِ تفکرِ علمی" داشت، به تاثیر زیبایی شناختی نظریه - که آن را خاصیتی وابسته به کمال درونی می‌دانست - اهمیت زیادی می‌داد. پوانکاره نیز از مفهوم ظرافت ریاضی سخن می‌گوید و آن را این طور تعریف می‌کند: « هرچه قضیه های بیش تری بتوان از کم ترین فرض‌ها استخراج کرد، ظرافتِ ساخته ی ریاضی بیش تر است. »

    اما نگاه این دو نفر به ارزش ظرافت و موسیقی مندیِ نظریه، متفاوت است. به نظر پوانکاره ظرافت در اصل، معنایی ندارد و معیاری برای انتخاب یک نظریه نیست. ظرافت یک نظریه، ثابت نمی کند که آن نظریه، نگاه عمیق تری دارد. اما اینشتین می‌گوید ظرافت شاخصی از معتبر بودن نظریه و قطعیت عینی آن است. اینشتین چنان به این اصل عقیده داشت که وقتی آزمایش‌ها نظریه ی نسبیت را تایید کردند، چندان هیجان زده نشد.

    او اصلا نگران نتیجه ی کار نبود. به نظر او نسبیت آن قدر طبیعی و موسیقی مند بود که امکان نداشت اشتباه باشد. جهان مجموعه ی واحدی از اشیا است و به همین دلیلِ ساده است که وقتی نظریه ای از کم ترین فرض‌ها نشآت بگیرد به واقعیت نزدیک تر می‌شود. نظریه وقتی فقط مبتنی بر چند اصل موضوعه ی مستقل باشد، به وحدت واقعی جهان نزدیک تر می‌شود و به بهترین شیوه ی ممکن آن را باز می‌تاباند.

    این وحدت، در همگن بودن فضا و زمان، در انتقال از نقطه ای به نقطه ی دیگر در فضا و از لحظه ای به لحظه ی دیگر در زمان ،‌دیده می‌شود. همین ناوردایی قوانین فیزیک است که به علت مستقل بودن از جابه جایی های جزئی و موقت ، نقطه ی شروع حرکت در راه دست یابی به نظریه ی نسبیت می‌شود. اینشتین با هدف رسیدن به بیش ترین کمال درونی در نظریه اش، سعی کرد رابطه هایی در بیان قوانین فیزیک پیدا کند که در جابه جایی های موقت و جزئی، هم وردا بمانند. به بیانی عام ، طبق اصل نسبیت، قانون های طبیعت، مستقل از حرکت انتقالی دستگاه های مرجع هستند.

     

    آغاز دیوانگی

    چگونه مانند آلبرت اینشتین فکر کنیم؟

    اصل بنیادی نظریه ی نسبیت اینشتین این است: « سرعت نور در تمام دستگاه های مرجعی که نسبت به هم حرکت بی شتاب دارند، یکسان است.»‌ این اصل دیوانه کننده است؟ این جا: ‌دو شناگر از عرشه ی یک کشتی، درآب شیرجه می‌زنند. هردوی آن ها سرعت یکسانی دارند . هرکدام به طرف یک انتهای کشتی شنا می‌کنند. بدیهی است شناگری که در خلاف جهت حرکت کشتی شنا می‌کند، زودتر از دیگری به انتهای کشتی می‌رسد. ولی طبق اصل جدید، شناگران، هر دو با هم به دو انتهای کشتی می‌رسند.

    یعنی تندی آن‌ها نسبت به کشتی، یکسان خواهد بود. نور این طور رفتار می‌کند. یعنی نسبت به جسم های مختلف که نسبت به هم حرکت می‌کنند ، سرعت واحدی دارد. حتی امروز هم بعد از صد سال به دشواری می‌توان تصور کرد که چیزی نسبت به دستگاه های متحرک نسبت به هم، سرعت واحد داشته باشد. اما هر بیانی، هر قدر دیوانه وار به نظر برسد، حتما نباید باعث شگفتی و حیرت شود. در فرض هایی که اساس نظریه ی نسبیت را تشکیل می‌دهند، هیچ چیز دل بخواهی وجود ندارد.

    بر عکس، این فرض‌ها بر پایه ی استوار تجربی مبتنی اند. در واقع این خودِ حرکت است که با احساس های بدیهی ما در مشاهده ی رفتار جسم های فیزیکی تناقض دارد. دیوانه ی دوست داشتنی ِ ما این احساسِ بدیهی بودن را دور می‌ریزد. در تصویر کلاسیک جهان، تمامی جسم‌ها در حرکت نسبی اند. مفهوم اتر پرکننده ی فضا، رخنه ای در چارچوب تصویر کلاسیک اولیه از جهان بود. نظریه ی نسبیت این چارچوب را مرمت کرد اما این مرمت به بهای نفی قانون بدیهی جمع سرعت‌ها بود.

    اینشتین در نامه ای به موریس سولووینه ـ یکی از دوستان صمیمی اش - در این باره چنین می‌نویسد: « بر خلاف این حقیقت معلوم بر اندیشمندان باستان که حرکت را فقط به طور نسبی می‌توان ادراک کرد، فیزیک، خود را بر مفهوم حرکت مطلق استوار ساخت. در مبحث نور فرض می‌شد که نوعی حرکت متفاوت با حرکت های دیگر، یعنی حرکت در اتر درخشان وجود دارد که حرکت تمام جسم‌ها را می‌توان به آن ارجاع داد. به این ترتیب اتر درخشان، مفهوم سکون مطلق بود. اگر واقعا اتر درخشان ساکنی وجود می‌داشت که کل فضا را پر کند، می‌شد حرکت را به آن ارجاع داد و برای حرکت، معنای مطلق قائل شد.

    این مفهوم می‌توانست شالوده ی مکانیک باشد اما وقتی تمام تلاش‌ها برای تشخیص چنین حرکت ارجحی در اتر درخشان فرضی ناکام ماند، می‌بایست در مسئله تجدید نظر کرد. این کار به طور نظام یافته در نظریه، نسبیت انجام گرفت. نظریه ی نسبیت فرض را بر وجود نداشتن حالت های ارجح حرکت در طبیعت می‌گذارد و استنتاج های چنین فرضی را تحلیل می‌کند. »

     

    در واقع اینشتین، قدم به قدم تصویر جدیدی از جهان بر پا کرد. کار او اساسا کار خلاقانه ای بود. جنبه ی نفی آمیز مسئله، یعنی تخریب تصویر قدیم، فقط این بود که اینشتین نشان داد تصویر قدیم در مقایسه با تصویر جدید، تقریب نادقیق تری به واقعیت فیزیکی داشته است. رابطه ی سلسله مراتبی نسبیت و مکانیک نیوتنی، این امکان را فراهم می‌کند که مکانیک نیوتنی را توضیح دهیم. به چه علت در سرعت های معمول، مشاهده ی ما با مکانیک نیوتنی در تضاد قرار نمی گیرد؟ به همین ترتیب هر آزمایشی که اعتبار مکانیک نیوتنی را تایید کند، در عین حال تایید مکانیک اینشتین نیز هست.

     

    نتایج دیوانگی

    هنگامی که آزمایش مایکلسون، اصل وجود اتر جهانی را به خطر انداخت، لورنتس برای توضیح این نتیجه، فرضیه ای ساخت: تمام جسم های متحرک نسبت به اتر، در جهت حرکت منقبض می‌شوند. او فرض کرد که همه ی اجسام از بارهای الکتریکی اولیه ای تشکیل شده اندو حرکت نسبت به اتر، نیروهایی پدید می‌آورد که بارها را در جهت حرکت جمع می‌کنند. فرضیه ی انقباض بی آن که تاثیری بر مبانی مکانیک کلاسیک بگذارد، نتیجه های آزمایش مایکلسون را توضیح می‌داد. اما با معیارهای اینشتین برای یک نظریه ی علمی مطابقت نداشت. با حقیقت های قابل مشاهده، انطباق می‌یافت ولی طبیعی نبود.

    یعنی از کمال درونی برخوردار نبود. همین بزرگ ترین نقطه ضعف آن بود: مختص به خود بود و برای آثار قابل مشاهده ای که موید آن باشند، مبنایی نداشت. تفاوت مهم کار لورنتس با اینشتین در این بود که نظریه ی نسبیت بر خلاف انقباض لورنتس یک استنتاج پدیده شناختی نبود. فرمول های لورنتس، حاوی چیزی مثل یک نظریه ی فیزیکی نبودند که بتواند راه را برای ارائه ی تصویری نوین از جهان باز کند.

    وقتی حقیقت جدید و بسیار معما گونه، یعنی ثبات سرعت نور در تداخل سنج مایکلسون، نوعی توضیح را ایجاب کرد، لورنتس اندیشه ای مطرح کرد که ضمن سازگاری با حقیقت های جدید و نیز حقیقت های معلومِ قدیم، به طور طبیعی و مستقیما از آن‌ها مشتق نشده بود. توضیح اینشتین از حقیقت جدید و معما گونه، بر بازنگری تصویر کلی جهان و تفسیری کاملا نو از زمان و مکان، و به طور خلاصه بر تفسیری عمیق تر، عام تر و مشخص تر از کلیت حقیقت های معلوم مبتنی بود.

    نظریه ی نسبیت، انقباض لورنتس را از اساسی ترین و عام ترین مفهوم های علم و از تحلیل دقیق تر و صریح تر مفهوم های زمان و فضا استنتاج می‌کند. خود لورنتس در این باره می‌گوید: « دست آورد اینشتین این است که نخستین کسی است که اصل نسبیت را به مثابه یک قانون جهان شمول دقیق و صحیح فرمول بندی کرد.» اندیشه ی اساسی اینشتین در واقع ضرورت تصدیق تجربی ساخته های منطقی است. هیچ مفهومی نمی تواند در سازگاری پیش از تجربی با واقعیت باشد بلکه باید به استنتاج هایی بینجامد که بتوان آن‌ها را با تجربه تصدیق کرد. حرکت مطلق را نمی توان این گونه تایید کرد. استنتاج های نظریه نسبیت از فرض های هوشمندانه ناشی نمی شوند بلکه به طور طبیعی از اصول عام پیروی می‌کنند.

    اینشتین می‌نویسد: «هر مفهوم فقط به دلیل ارتباط روشن و آشکار خود با پدیده‌ها و نتیجتا با واقعیت فیزیکی، حق ِ وجود دارد. در نظریه ی نسبیت، مفهوم هایی مانند هم زمانی مطلق، سرعت مطلق شتاب مطلق، و جز آن نفی شده اند، ‌چرا که هیچ ارتباط آشکاری با تجربه ندارند... لازم بود که هر مفهوم فیزیکی را طوری تعریف کرد که بتوان تصمیم اصولی گرفت که آیا با واقعیت سازگاراست یا نه. »

    می توان گفت که بلوغ ذهنی بسیاری از کودکان و نوجوانان از جهتی، تکرار تکامل تفکر انسان به طور کلی است: تفکرات عام درباره ی واقعیت فیزیکی، با علایق پخته تر و مشخص تر دنبال می‌شوند. اینشتین این احساس نخستین نگاه به جهان را بدون این اعتقاد بالغانه تجربه کرد که گویا مسئله های اساسی جهان همگی حل شده اند. این احساس با کسب شناخت عمیق تر یا رشد علایق جدید، خاموش نشد. اینشتین مسئله های حرکت را غور کرد و به اندیشه ای رسید که به کودکی بشر تعلق داشت: اندیشه ی باستانی نسبیت!



  • کلمات کلیدی :
  • ¤نویسنده: محمدحسین رضایی

    ? نوشته های دیگران()

    ! دانلود

    جمعه 87/11/25 :: ساعت 5:30 عصر

    آموزش ++C در قالب pdf برای دانلود کلیک کنید.


    آموزش الگوریتم و ساختمان داده ها برای دانلود کلیک کنید.


    آموزش پی دی اف نرم افزار مدل سازی uml برای دانلود اینجا را کلیک کنید.


    فارسی ساز یاهو مسنجر برای دانلود کلیک کنید


    ضد ویروس کاظم غیظ برای دانلود کلیک کنید



    فارسی ساز ویندوز برای دانلود کلیک کنید


    ضبط مکالمات تلفن برای دانلود کلیک کنید


    آموزش ++C در قالب pdf برای دانلود کلیک کنید.





    درخت ها در ساختمان داده برای دانلود کلیک کنید.


    آموزش الگوریتم و ساختمان داده ها برای دانلود کلیک کنید.


    آموزش ++C به زبان انگلیسی نوشته "Herb Schildts"برای دانلود کلیک کنید.




  • کلمات کلیدی :
  • ¤نویسنده: محمدحسین رضایی

    ? نوشته های دیگران()

    ! جواب

    دوشنبه 87/11/14 :: ساعت 4:29 عصر

    از جعبه اول 1 شمش از جعبه دوم 2 شمش تا اخر به همین منوال جدا می کنیم .
    با وزن کردن انها با تعداد مساوی از شمشهای یک جعبه ،دو حالت رخ می دهد یا شمشای جدا شده سبک تر است یا سنگین تر اگر سبک تر بود که مقدار را بر30 تقسیم کرده و شماره جعبه مورد نظر پیدا می شود ولی اگر سنگین تر بود شمش های مساوی که از یک جعبه برداشتیم ان جعبه مورد نظر است.



  • کلمات کلیدی :
  • ¤نویسنده: محمدحسین رضایی

    ? نوشته های دیگران()

    ! سوال

    دوشنبه 87/11/14 :: ساعت 4:29 عصر

    روزی فرماندهای در قصرش نشسته بود وداشت به 12جعبه ی پر از شمش طلا نگاه می کردکه دوازده نماینده اواین هارا از 12شهر جمع اوری کرده بودند وروی هر جعبه نام نماینده وشهر ان نوشته شده بود ناگهان یکی وارد شد وگفت ای پادشاه من برای یکی از نماینده ها کارمی کردم او من وچند نفر دیگر را مجبور کرده بود تا از هر شمش طلا به مقدار 30 گرم به وسیله ی ساییدن شمشها کم کنیم 

    ووقتی که ان مرد خواست نام ان نماینده را بگوید چاقویی به سمت او پرتاب شد واو مرد

    ما می توانیم با وزن کردن شمش های درون جعبه ها شمش هایی که کم دارند را شناسایی کنیم اما شما بگویید که چگونه می توان با یک بار وزن کردن مشخص کنیم شمش های کدام جعبه کم دارند  



  • کلمات کلیدی :
  • ¤نویسنده: محمدحسین رضایی

    ? نوشته های دیگران()

    ! دانلود

    دوشنبه 87/11/14 :: ساعت 4:28 عصر


  • کلمات کلیدی :
  • ¤نویسنده: محمدحسین رضایی

    ? نوشته های دیگران()

       1   2      >

    ! لیست کل یادداشت های این وبلاگ