سوال - هر چه میخ دارم بهت میدم
امروز : سه شنبه 04 تیر 24
u هر چه میخ دارم بهت میدم

ایمان آن است که راستى را بر گزینى که به زیان تو بود بر دروغى که تو را سود دهد ، و گفتارت بر کردارت نیفزاید و چون از دیگرى سخن گویى ترس از خدا در دلت آید . [نهج البلاغه]

:: خانه

:: مدیریت وبلاگ

:: پست الکترونیک

:: شناسنامه

:: کل بازدیدها: 21025

:: بازدیدهای امروز :17

:: بازدیدهای دیروز :2

::  RSS 

::  Atom 

vدرباره من

هر چه میخ دارم بهت میدم

vلوگوی وبلاگ

هر چه میخ دارم بهت میدم

v لینک وبلاگ دوستان

فوتبال
مذهبی
بیزک
علیپور
استقلال
استقلالی (مال خودمه)
بامزی

v لوگوی وبلاگ دوستان


vمطالب قبلی

دانلود و ماهواره امیدو...
HTML

vوضعیت من در یاهو

یــــاهـو

vاشتراک در خبرنامه

 

! سوال

دوشنبه 87/11/14 :: ساعت 4:29 عصر

روزی فرماندهای در قصرش نشسته بود وداشت به 12جعبه ی پر از شمش طلا نگاه می کردکه دوازده نماینده اواین هارا از 12شهر جمع اوری کرده بودند وروی هر جعبه نام نماینده وشهر ان نوشته شده بود ناگهان یکی وارد شد وگفت ای پادشاه من برای یکی از نماینده ها کارمی کردم او من وچند نفر دیگر را مجبور کرده بود تا از هر شمش طلا به مقدار 30 گرم به وسیله ی ساییدن شمشها کم کنیم 

ووقتی که ان مرد خواست نام ان نماینده را بگوید چاقویی به سمت او پرتاب شد واو مرد

ما می توانیم با وزن کردن شمش های درون جعبه ها شمش هایی که کم دارند را شناسایی کنیم اما شما بگویید که چگونه می توان با یک بار وزن کردن مشخص کنیم شمش های کدام جعبه کم دارند  



  • کلمات کلیدی :
  • ¤نویسنده: محمدحسین رضایی

    ? نوشته های دیگران()


    ! لیست کل یادداشت های این وبلاگ